تی‌لِم

روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری
  • تی‌لِم

    روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری

مشخصات بلاگ
تی‌لِم
بایگانی
يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۸۸، ۱۰:۵۴ ق.ظ

اما صدا و سیمای ما...

یالطیف

چند روزی است که بشدت مشغولم و حتی فرصت نمی کنم به وبم سری بزنم. البته این را هم بگویم مطلب را در اینجا گذاشتم که می  توانید بروید ببینید. برای امروز هم مناسب دیدم این مطلب را برای تون بگذارم. اصلا هم مهم نیست کی این ها را گفته، آن چه اهمیت دارد تحلیل های جامعه شناختی مصاحبه شونده است. 

====================================

صداوسیما امروز دارای سه گفتمان مسلط است، یکی چپ های مارکسیستی است که تمام سیاه نمایی ها و فیلم های سیاه از اینهاست و من نام آن را دارالمجانین می نامم و واقعا برخی از این سریال‌ها جنون پرور است.

دومین گفتمان که به نوعی می خواهد در مقابل این رئالیسم سیاه نما آرمانگرایی را به نمایش بگذارد، تصوف یا صوفیه است که قهرمان، یک صوفی با گیس های بلند است و در بیشتر فیلم ها نیز شاهد آن هستیم؛ این تصوف دارای یک انفعال شدید است، در واقع این صوفی بازی که در فیلم های هندی هم زیاد به کار می آید در صداوسیمای ما هم وجود دارد.

و سوم هم گفتمان فرهنگ پاپ است که در فیلم‌های مبتذل و تبلیغات تجلی یافته است، نگاه اسلامی هم جایی ندارد، متاسفانه برنامه های مذهبی هم ضد مذهب است و به عنوان مثال برنامه های مربوط به عید غدیر و قربان و از این قبیل ایام مذهبی شاهد این مدعا است، اینها پردازش صداوسیمایی است نه اسلام، آنقدر نورپردازی و مجری و خواننده و... زننده است که نمی توان به یاد اسلام افتاد.

اسلام به معنای انفعال نیست ولی شاهدیم که فلان روحانی را نشان می دهند در حالی که دوربین روی صورتش زوم است بدون اینکه هیچ تحرکی داشته باشد، همه اینها را صداوسیما باید بفهمد و بداند ولی متاسفانه اینگونه نیست، ما نباید فقط به موضوع اهمیت بدهیم، اینکه تحرک باید در همان روحانی هم وجود داشته باشد، به موضوع اهمیت می دهد و گرنه همان صدا کافی بود، در صورتی که سیما هم جزیی از این رسانه است، صداوسیما علی‌رغم نام آن گاهی یا صدا است و یا سیما، در حالی که این دو باید کنار هم قرار گیرد.

یا اینکه برای سخنرانی فلان روحانی لوکیشنی انتخاب می شود که واقعا خنده دار است، من در صداوسیما نیستم و کاره ای هم نیستم؛ اگر به من بگویند سیاستگزاری کن، آن موقع خیلی چیزها متفاوت می شود. عمو پورنگ ادعای فلان جوکر انگلیسی را در می آورد، به نام اینکه بچه ها را می خنداند، بعد همان عمو پورنگ را در یک لوکیشنی که مقامات کشور در آنجا سخنرانی می کنند، قرار می دهند، من نمی توانم اینها را برای خودم هضم کنم؛ متاسفانه از طرفی هم شاهدیم که جریان‌های سیاسی در این رسانه نفوذ بسیاری پیدا کرده اند ما یک قدم بیشتر عقب بگذاریم، مسئولان رسانه ملی همه چیز را از دست خواهند داد.

-آیا این مواردی که شما به آنها اشاره کردید، فقط ناشی از نظارت ضعیف است یا موارد دیگری نیز هست؟

خیر، صداوسیما نیاز به دانش دارد، کلا باید اذعان داشت که شعور در رسانه ملی ما وجود ندارد یعنی کسانی که آنجا هستند آماتورند، خود آقای ضرغامی هم سررشته ای در این زمینه ندارد و نه فقط وی، بلکه سایر مدیران، برای همین هم نمی توان حرف از اسلامی و غیر اسلامی زد.

-با تعریفی که شما ارایه دادید و به نفوذ برخی جریان‌ها در رسانه ملی اشاره کردید، می توان رسانه ملی را ملی نامید؟ آیا این امر محقق شده است یا هنوز باید کار شود تا به این نقطه برسیم؟

قابلیت فهم سیاستگذاری از سوی سیاستگذارانی که می توانند به این رسانه کمک کنند، وجود ندارد و مدیران صداوسیما به این سمت نمی روند؛ ما نمی توانیم یک سنگ سیاه را طلا بنامیم و خودمان را گول بزنیم چرا که این سنگ اصلا قابلیت طلا شدن ندارد.

توجه کنید اکثر سریال‌های تلویزیون قابل دیدن نیست، ماه رمضان چه دیدیم؟ غیر از چند فیلم جوکری چیز دیگری مشاهده کردیم، این سوال هست که چرا فقط جوک بازی می کنند؟

سیاه نمایی، ابتذال و آرمانگرایی بی محتوا نتیجه صداوسیمای ما شده است، و این با تغییر مدیریت‌ها اگر چه ممکن است بهتر شود ولی چندان تغییری ایجاد نمی کند، چرا که همانگونه که عرض کردم شعور این کار در صداوسیما وجود ندارد.

-بالاخره با این رسانه ملی باید چه کرد؟

من اصلا معتقدم که این رسانه نیست، بلکه پول هنگفت است که صرف خرید دوربین های آخرین مدل و تقلید لوکیشن های جدید از تلویزیون غرب می شود.

-آیا این مشکلات با احداث شبکه های خصوصی حل خواهد شد یا خیر؟

خیر فرقی ندارد بحث بر سر سواد و علم این کار است که وجود ندارد.

-این سواد از کجا باید بیاید، آیا باید اخذ کنیم، بعد بومی کنیم، چه باید کرد؟

نه اصلا ما رشته دانشگاهی مرتبط با صداوسیما نداریم و اگر بگویم هیچ چیزی در این زمینه نداریم، گزافه نگفته ام.

-در غرب و کشورهای پیشرفته این واحدهای دانشگاهی تخصصی وجود دارد؟

بله، مثلا بی‌بی‌سی

-آیا رشته هایی مثل ارتباطات یا دانشکده های هنر، ارتباطی با این تخصصی که شما می گویید ندارد؟

خیر، ارتبطات با رسانه دو چیز متفاوت است، بعد رسانه هم چند نوع است که صداوسیما هم یک رسانه است، در کدام رشته صداوسیما شناخته می شود؟ در ایران کتاب‌های زیادی در این زمینه هست ولی هیچ نتیجه ای نیست.

-شما در کتابی که اخیرا انتشار پیدا کرده راهکارها و توصیه هایی را ارائه کردید، آیا اصلا توجهی به این موضوعاتی که توسط شما و برخی دیگر از افراد مطرح شده می شود، آیا این راهکارها به عمل می رسد یا اصلا توجهی به آنها نمی شود؟

اشاره و توصیه زیاد کردیم، تز تبادل رسانه ای که دوبار گفته اند بفرست را فرستادم که در آخر رد شد، در همین زمینه است ولی مدیران صداوسیما اصلا نمی فهمند که تبادل رسانه ای چیست.

من بارها گفته ام که بیایید مناظره بگذارید تا ببینیم شما چه می گویید و کار از کجا ایراد دارد، آنجا یک نان‌دانی است که عده ای می خورند و این عده که می خورند، با هم زد و بند دارند لذا اگر کسی از خارج مجموعه‌اشان وارد شود، قلمش را خرد می کنند.

برنامه های علمی را نصف شب، بعد از ساعت 12 شب پخش می کنند، آن هم برای اینکه از ساعت 12 تا سحر رسانه ملی بی برنامه نماند، یکی از دوستان تهیه کننده می‌گفت برنامه اش در حال پخش بود که از صداوسیما با او تماس گرفتند 300 هزار تومان به فلان حساب بریز وگرنه برنامه ات خراب خواهد شد، این دوست ما می گفت همان لحظه دیدم برنامه قطع و وصل می شود.

بروید تحقیق کنید که فلان آقا، آنتن را به پسر فلان آقازاده داده تا این آقازاده 25 ساله مطرح شود، کم کم این پول‌هایی که خورده می شود، فساد می آورد، پشت صحنه برخی فیلم ها و سریال‌ها و برنامه های مختلف از فساد کم نیست و لذا شاهدیم که سریال خوبی در نمی آید، یک سریال یوسف پیامبر(ص) در می آید، البته معتقدم که یوسف پیامبر سریال خوبی بود و در عین حال نباید از این نکته غافل شد که داستان رمانتیک و عشقی این فیلم هم در جذب مخاطب بی تاثیر نبوده است، بالاخره مثال یوسف و زلیخا از قدیم مثالی برای موضوعات عشقی بوده است.

متاسفانه فیلم هایی با هزینه های سنگین میلیاردی ساخته می شود مثل چهل سرباز که تحریف تاریخ است، بعد محقق به یک درصد همان مبلغ نیاز دارد تا کتاب های علمی مورد نیاز را تامین کند اما نمی تواند، در صورتی که کل کتاب‌های علمی اگر خریداری و ترجمه شود حدود دو میلیارد خواهد شد، آن هم یک بار برای همیشه.

به آقای ضرغامی هم این مطلب را گفتم که من تلویزیون را نگاه می‌کنم، ماهواره هم وقت نگاه کردن ندارم، الان خانواده ها یا به سمت ماهواره رفته اند یا حاضرند هزینه کنند و از فروشگاه‌های فرهنگی فیلم کرایه یا خریداری کنند، در واقع در آن فیلم ها هم چیزی وجود ندارد ولی طرف اگر بخواهد بخندد، فیلمی می بیند که بیشتر خنده دار باشد.

سینما ها هم که به جای فرهنگ محل فساد شده، و کارتون های بچه ها هم که تماما غربی شده چرا که هیچ جذابیتی در کارتون های ایرانی وجود ندارد، تنها چیزی که می توان از این رسانه گرفت، یک مختصر اخبار است که آن را هم در روزنامه ها می توان یافت؛ از این رو حداقل در مورد بنده اینگونه است که ترجیح می دهم تنها مطالعه کنم.

-بالاخره ایراد از مدیریت است یا از عدم وجود علوم این کار؟

مدیر می تواند حرکتی در تهیه علم این کار انجام دهد، یک عده مدیر بی تخصص در بالای این رسانه قرار گرفته اند که هیچ تولیدی ندارند، درخواست ما از آقای ضرغامی این است که یک تعریف درست از تلویزیون بکنند، یعنی خود رئیس رسانه ملی نمی تواند یک تعریف جامع ارائه دهد بعد همین مدیر باید علم این کار را وارد کند.

غیر از این اصلا اگر علم و افراد علمی هم وجود داشته باشند، از آنها استفاده نمی شود، بالاخره اگر قرار است علمی هم در این زمینه تعریف کنیم، باید متخصصین، آن را ایجاد کنند.

حدود 80 نفر دکتری، از همین دانشگاه امام صادق(ع) تخصص گرفته اند، هیچ کدام نتوانستند وارد حلقه های مدیریتی صداوسیما شوند، این همه نیروی ارتباطات داریم ولی نتوانستند به حوزه کارمندی صداوسیما وارد شوند.

در همین صداوسیما بی شخصیتی هم ترویج می شود، چندی پیش آقای قالیباف هر چه دلش خواست گفت و رسانه ملی هم چون فلانی مدیر یا رئیس رده بالای کشور است آن را پخش می کند، باید به این روند تاسف خورد.

-راهکارتان چیست؟

راهکارها را ما دادیم ولی هیچ گاه مدیران رسانه ملی نخواستند که استفاده کنند، اول باید رادیو تلویزیون را شناخت، بعد راهکار داد، رادیو از ابتدا که آمد، چون شناخت نبود، به یک رادیو لوده تبدیل شد، از همان دوره رضاشاهی تا امروز همین بوده است، خیلی چیزها در کشور ما ضد خودش است، مثلا بسیاری از استادان دانشگاه ما که یا بازنشسته شده اند یا در آرزوی بازنشستگی هستند و می گویند زودتر این دوره استادی تمام شود تا ما به کارهایمان برسیم، این خود ضد دانش است، مگر یک استاد چه کاری به غیر از علم دارد، البته این مشکل از یک جا نیست، این بروکراسی پیچیده هم دلیل آن است، یک استادی بخواهد ارتقا بگیرد، باید از صد جا نامه و امضا بگیرد، لذا استادان ما به خارج از کشور می روند، یعنی دو راه بیشتر ندارند یا به خارج بروند و نوکری کنند و یا در داخل با دست خالی تولید علم کنند.

این وضعیت دانشگاه های ما بود. از آن طرف وضعیت حوزه های علیمه بدتر که با انفعال همراه است، در صورتی که حوزه علیمه باید فعال باشد، تا بتواند تولیداتش رابه جامعه تزریق کند ولی شاهدیم که حوزه ها دچار انفعال شده و از جامعه فاصله گرفته اند، و هیچ پیوندی هم بین حوزه و دانشگاه وجود ندارد.

رسانه ملی ما خیلی از چیزهای جدیدی را که در غرب به نمایش در می آید برای مردم ما هم به نمایش می گذارد، ولی تفاوت در این است که این واردات نه با برنامه ریزی، فکر و هدف بلکه صرفا به دلیل وجود پول است که این کار انجام می گیرد، لذا وقتی کالایی وارد می شود فرهنگ آن به جامعه نمی آید، صبح تا شب فوتبال پخش می شود و هر روز هم بر اخلاق در فوتبال تاکید می شود ولی کو؟ آیا تماشاگران ما اخلاق را رعایت می کنند؟

شما قرمه سبزی در ایران تولید می کنید و خوردنش را هم بلد هستند، درحقیقت زنان ایرانی این قورمه سبزی را با تحلیل می پزند، یعنی اینکه می دانند گیشنیز چه قدر باشد، اگر زیاد باشد، تلخ می شود اگر کم باشد، آن بوی مطبوع را از دست می دهد لذا با تحلیل همین قرمه سبزی ساده درست می شود، ولی در مسایل کلان هم آیا اینگونه است؟

تنها چیزی که وجود دارد نامی از رسانه ملی است، یک جایی برای تولید ثروت شده است، المستقبل لبنان را نگاه کنید که در یک ساختمان دو طبقه با سالانه 30 تا 40 میلیون دلار اداره می شود، ولی صداوسیمای ما چه؟ بیش از 12هزار نیرو در رسانه ملی فعال هستند که بیشتر هم شده است، همه هم از این نهاد درآمد دارند.

صداوسیما کار می خواهد، رسانه خود یک دانش است، دانش خود بازتولید دانش و پردازش می کند، چیزی که امام فرمودند صداوسیما دانشگاه عمومی است، حال چه چیزی در این دانشگاه به مردم داده شده، دانشگاه اول استاد می خواهد، فقط ساختمان نیست، اما به واقع آیا استادی در صداوسیما به مردم آموزش می دهند؟ یک سری فیلم را پول می دهند و وارد می کنند و هر فرهنگی را هم که با این فیلم وارد شود، به خورد مردم می دهند، فرهنگ خرواری.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۱/۱۸
میثم امیری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">