پیشنهاد نمایشگاهی سال ۹۷؛ محمود و شاملو
برای این نمایشگاه فریبوتزویر در سال ۹۷ -و برای همیشه ادبیات ایرانی- احمد محمود و شاملو خوبند. محمود بهترین نویسنده ایرانی است و فهیمترین و دردمندترینشان؛ انسان و ملّی؛ ابتدا بومی و بعد به قول خودش «مملکتی». نویسندهای بزرگ و روبهجلو؛ رنجبر و غمشناس و با سوادِ تئوریک خیرهکننده؛ نویسنده مردم.
زمانی فکر میکردم جلال قلّه نوشتن است و آن موقع محمود را نمیشناختم. و حال بسیاری از کتابهای جلال برایم کار نمیکند و «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت»ش مرتجع و پرمدّعا است. برعکس این کتابهای بزرگْ گردوی بیدرون، محمود توپر است و متواضع. آلاحمد خود مردمی است ولی بسیاری از کتابهایش نه؛ محمود امّا در آثارش از مردم باهویّت و آشنای خوزستان سخن میگوید. راوی کتابهای محمود یک اهوازی سربهزیرِ دلقوی، یک هموطنِ با صفا و تیزبین است. یک ایرانی مظلوم و استوار.
جملهای شاهکار از او نقل کردهاند: «هر گًلی در خاک خودش رشد میکند» از یک نویسنده از این بیشتر چه انتظار دارید؟ کتابهای محمود گواهی همین جمله است؛ کتابهایی سرشسته شده به شرجیِ کارون. محمودخوانی را با «زمین سوخته» شروع کنید؛ محمودِ عزیز و محجوب؛ محمود آزاده.
دیگری شاملوست. مشغول شاملوخوانیام. شاعری که میتوان آثارش را پیشنهاد داد و با شعرش گلاویزش شد و گاهی بندِ دل را به بندهایی از شعرهایش گره زد و به رهایی سپرد و با او به دیدار طبیعت رفت. شاملو طبیعت را سخت بیپیرایه و شاعرانه میبیند و توصیف میکند. من که با طبیعت بزرگشدهام و روستایی و روستایی-عشایریزادهام مبهوت نگاه شاملو به طبیعتم و وامگیریاش از طبیعت.
«گاهی سوآل میکنم از خود که
یک کلاغ
با آن حضورِ قاطعِ بیتخفیف
وقتی
صلاتِ ظهر
با رنگِ سوگوارِ مُصرّش
بر زردیِ برشتهی گندمزاری بال میکشد
تا از فرازِ چند سپیدار بگذرد،
با آن خروش و خشم
چه دارد بگوید
با کوههای پیر
کاین عابدانِ خستهی خوابآلود
در نیمروزِ تابستانی
تا دیرگاهی آن را با هم
تکرار کنند؟»
چنین تصویرها -و بهتر از این تصویرها- در شعر شاملو کم نیستند؛ بخوانید و لذّت ببرید و درگیر بمانید.