چند خبر و نظر بنزینی
بچهها آمدهاند وسط. آن معروفها، آن همیشه منتقدها، آن روزی بیستبیستتا پستگذارها نیست شدهاند. ولی بچهها آمدهاند.
هم سجّاد با وارثش، هم علی با گردنهاش، هم کسانی دیگر مثل جواد مهدوی و حسین بوذرجمهری.
جواد مهدوی را نمیشناسم. ولی از آنهایی است که میشود باهاش بحث کرد.
حسین بوذرجمهری هم یکی دو مطلب انتقادی نوشته است که میتوانید بخوانیدش. پامنبری حسن عبّاسی و پناهیان است. ولی نقدهایش تند است و از طبقه جوان حزباللهی خبر میدهد که رفتار سیستم را درک نمیکند و به شدّت ناراضی است. خیلی به شدّت. و البته حزباللهی یعنی کسی که هر لحظه تنها و تنها به میاندار نظام جمهوری اسلامی یعنی رهبر نظر دارد و دربارهٔ آن صحبت میکند.
مطلب علی مطلب خیلی خوبی است. آدم را یاد خدابیامرز روحالله نامداری میاندازد. همان که میگفت تئوری و مسائل ذهنی و مفهومسازی و خودارضایی با کلمهها را بریز دور؛ بیا وسط میدان. پایت را روی زمین بگذار. ما با خواندن مطلب علی سرافکنده میشویم اگر جگرِ میدان نداشته باشیم که نداریم.
مطلبِ آخِر سجّاد هم میخواهد به شیوهای درست انقلاب اسلامی را وقایعنگاری کند. بله؛ وقتی صدای شکمِ گرسنهها را نمیشنویم که ایرانمال میسازیم. حکومتی که ایرانمال میسازد یعنی تحریم اقتصادی مسألهاش نیست؛ تولید و پیشرفت و گام دوم تمدّنسازی فلان مسألهاش نیست. مسألهاش شیک بودن است؛ مسألهاش -به قول حسین بوذرجمهری- سپردن مملکت به «معتمدان» است نه متخصصان یا حتّی متعهدان. اینجور وقتها بیت مهم میشود، لابی مهم میشود، نسبتها مهم میشود، ازدواجها مهم میشود (بنگرید به ازدواجهای پیچیده حکومتیها با هم)؛ نه آرمانها و روشها و ارزشها. آنها برای مردم روی منبر است. آنها برای مردم از پشت تریبون اپوزیسیون است.
و چند تکمضراب:
+ هیچ وقت از عصر ایران خوشم نمیآید. ولی توی کرهشمالیسازی اینترنت، تنها سایتی است که میتواند تیترهای معنادار بزند.
++ هر چقدر کاشانی در نگاه به تاریخ اسلام در سبک پاکتچی تیزبین است، در تحلیل مسائل روز سطحی است. عملهٔ ظلم نشود؟
+++ دوستان پراکسی تلگرام آوردند برایم. گفتم نه. من بعد از اتّصال اینترنت، به صورت قانونی از فیلترشکن استفاده خواهم کرد!
++++ همه جا مینویسند اشرار از مردم نیستند؛ پس از کیستند؟ رفرنسی معرّفی کنند ببنیم تعریفشان از مردم چیست.
+++++ وسط بحران و اعتراض و اغتشاش، یکی وقت را غنیمت شمرده، از مدرسه فرهنگش دفاع کرده است. «مرسی» به این فرصتشناسی. آدم را یاد مهاجم سالهای نه چندان دور آبیها، غلامرضا عنایتی میاندازد.
++++++ مدّاحی هم به میدان آمد و شعری خواند. امان بده جوان، ببین اوضاع چطور میشود. کره گرفتن از آب «فتنه» هم آدابی دارد.
فردا توّلد جلال آلاحمد و سالمرگ دکتر غلامحسین ساعدی است. شاید چیزی دربارهٔ یکیشان بنویسم.