بیخمینی
به جای نوشتن رمان، یک روایت نوشتهام دربارۀ امام خمینی. نگارش اوّلیۀ این کتاب به نام «بیخمینی» تازه به پایان رسیده است. این کتاب، روایتی است دربارۀ امام خمینی. جملۀ آغازین این کتاب چنین است:
«نزدیک به سه دهه از رهبریِ جانشین امام میگذرد و روایت تازه از امام در امتدادِ سبکِ رهبریِ آیت الله خامنهای، حتمی است.
نوشته من، چنان که امام گفتههایش را از آن آکنده میکرد، از روایت نیرو میگیرد؛ این نوشته روایتی پیرامونِ امام خمینی است، نه واقعیتنگاریِ محض. و مانند خودِ امام صریح است و منتقد و اهلِ پرسش. به کسی باج نداده و خواسته امام را از دیدهای متنوّع روایت کند و از دیدِ نسلِ سوم که در سالهای آخرِ حیاتِ خمینی، تازه تاتی تاتی آموخته بود. »
و چنین تمام میشود:
«این نوشته هم در شبی که حضرت صاحب مقدّرات را امضاء میکند به پایان رسیده است. من حاضرم این نوشته را همین الان به حضرتش عرضه کنم. امید دارم که حضرتش این مکتوب را به دیوار نکوبند و در آن خیری برای من قرار دهند؛ خیری دنیوی و اخروی.
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی، پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم
حافظ
»