افق؛ اوجِ سکولاریسم
پیشنوشت
چند روزی این نوشته تأخیر شد که من را خواهید بخشید. فکر کنم اوّلین باریست که دارم بد قولی میکنم و این بدقولی توجیهبردار نیست با همهی گرفتاریهای که دارم. آن کسی را که نظر نمیگذارد و نمیشناسمش و نوشتههام را میخواند عشق است. ازش معذرت میخواهم.
این نوشته ربطی به من ندارد، یک نوشتهی اجتماعیست که هر کسی با هر منطقی به آن میرسد. به شرطی که باور کنیم اینهایی که شبکهی افق را راه انداختهاند، به حرفشان باور داشته باشند و راست بگویند.
بدننوشت
دیدهاید شبکهی افق را این روزها. شبکهی نمیدانم 22 یا 23 سیما. اوّلین شبکهای که به وجود آمدنش کمی بیرون از دایرههای صداوسیماست. باشد. این که خیلی خوب است. همین را عشق است اصلا. آن کسی را که بهش میگویند فتنهگر، دنبال قویشدهی همین ماجرا بود. یعنی تلهی خصوصی. حالا این خصوصیِ خصوصی هم نیست، ولی تقریبا سازوکارهای برنامهسازیاش خارج از قصّهی صدا و سیماست. باشد. من به این هم کاری ندارم. لابهشرطم نسبت بهش. این که کسی بیاید تلهی خصوصی یا نیمه خصوصی راه بیاندازد. (خصوصی در برابر دولتی نه؛ خصوصی در برابر صدا و سیما منظورم هست.) خوب. باشد. به بهشت یا به جهنّم. به من چه؟
آنی که مسألهی من شده این است که «افق» و «افقیان» مدّعی آنند که برنامههایشان رنگ و بوی انقلاب اسلامی دارد.
اینجا باید ایستاد و ایستاند.
یک لحظه وایست. چی شد؟ نه! تو را خدا چی شد؟ بعدِ سی و پنج سال شبکه زدیم در صدا و سیمایی که تا به حال صفر تا صدش دست خودمان بود، بود، گفتیم: «میخواهیم انقلاب اسلامی محورمان باشد»؟ چرا؟
پس تا به حال چه غلطی میکردیم؟ پس این برنامههای صدا و سیما با چه محوریتی پخش شده بود تا به حال؟ چی بود محورش؟ محورش سکس بود؟ محورش پورن بود؟ محور برنامههای شادِ صدا و سیما چه بود؟ استریپ تیز بود؟ چی بود؟ اسلام آمریکایی؟
روایت فتحِ آوینی از کجا داشت پخش میشد؟ از افق؟ رازِ این بابا طالبزاده از کجا داشت پخش میشد؟ بیبیسی فارسی؟ سخنرانیهای آقا را کدام شبکه داشت پخش میکرد؟ راشا تودی؟ اخبار این خراب شده را کی داشت مینوشت؟ صادق صبا؟ بابا همهاش که خودتان بودید، چرا دارید ارتکازا میگویید محور برنامهی صدا و سیما انقلاب اسلامی نبود؟
مردِ حسابی شما همه چیز دست خودتان بود؟ عجب آدمهای هنرمندی هستید شما! گرامیترین آدمهای روزگارید شما. انصافا شما دیگر که هستید، دست شیطان را بستید.
ببینید مردم، ما چنین آدمهایی هستیم: ما انقلاب میکنیم. سی و پنج سال هم مخ ملّت را میخوریم، بعدش میآییم میگوییم میخواهیم یک تله هوا کنیم با محوریت انقلاب اسلامی! پس این برنامهها چه بود تا به حال؟ با چه محوریّتی بود؟ مگر قرار نبود که محور همهچیمان انقلاب اسلامی باشد؟ مگر قرار نبود انقلاب در همهی شئون پیگیری شود؟ مگر قرارمان نبود به جایی برسیم که عادل در برنامهی 2014 یادمان بیاندازد که اسرائیل در غزّه نسلکشی راه انداخته؟ مگر قرار نبود انقلاب اسلامی را رنگِ برنامههای شهیدیفر بدانیم؟ مگر قرار نبود برنامهی هفت ما با سینماگرانِ بحث منطقی کند پس کو عدالت؟ پس کو آرمانهای امام؟ قرار بود وسط میدان، در تعامل با مردم حرفمان را بزنیم. چی شد کشیدیم کنار؟
چی شد؟ چرا زِه زدید؟ چرا انقلاب اسلامی شد یک شبکه جداگانه مثل بازار و ورزش و قرآن و پویا؟! شبکهی کارتونپخشکن لازم است، ولی آیا انقلاب اسلامی را هم باید مثل انیمیشن از باقی شئون جدا کرد؟ قرار ما این بود؟
قرار ما این بود که زِه بزنیم و بزنیم زیر میز جشنوارهی فجر و بگوییم ما جشنواره عمّار میخواهیم؟ قرار ما این بود که زیر قرارتان با امام بزایید و بروید و یک گوشهای برای خودتان بسازید و ما را هم خفه کنید؟ قرار ما این بود که ما را خفه کنید؟ هر وقت خواستیم توی خانه حرف بزنیم و اعتراض کنیم، اعضای خانواده به ما بگویند اگر ناراحتی بزن شبکهی افق! قرار ما این بود رفقا؟ قرار ما این بود که اگر من به جشنوارهی فیلم فجر اعتراض کنم، دوستم به من بگویید اگر ناراحتی برو جشنوارهی عمّار؟ قرار ما این بود؟
قرار ما این بود که بیاییم توی جلسهی شعر و بگوییم امام و انقلاب و آقا و به قول خودتان «امام خامنهای» هیچ جایی در صداوسیما ندارند؟ قرار مار این بود که شما بیاید بگویید تلهویزیون هیچ وقعی به شعر انقلاب نمینهد؟ و وقتی گفتیم راه حلّش چیست؟ گفتید بیاید شبکهی افق بزنیم. قرار ما این بود؟
آرمانها «تغییر ناپذیر» 57ی ما این بود که انقلاب را سکولار کنیم و با این حرکت دهان امّت انقلابی را ببندیم؟ قرار ما این بود که کلِّ شبکهها دیسکو شد شد، ولی شبکهی ما پابرجا باشد؟
سهم شما آقایان از انقلاب یک شبکهی تلهویزیونیست؟ این را بگیرید، بستان است؟ دست از سر کچل ملّت برمیدارید؟
برادرتان نشست توی جلسه و گفت تأسیس شبکهی قرآن اقدامیست در جهت سکولا کردن صدا و سیما. چرا؟ چون اگر از این به بعد حزب اللهیها حرف بزنند، بهشان میگویند بروید شبکهی قرآنتان را ببینید، با باقی شبکهها چه کار دارید.
این استدلال یامینپور است. در اینجا استدلال ایشان را ببینید.
حالا من میپرسم، اگر شبکهی قرآن اقدامی در جهت سکولاریسم است -که نیست و هیچ ربطی به سکولاریسم ندارد- با همین استدلال، شبکهی افق که اقدامی در جهتِ اولترا سکولاریسم است؛ اوجِ سکولاریسم است. که در این «اوج» معانی نهفته است.
پسنوشت
لطیفه: وقتی آقا به ضرغامی گفت یک سال وقت داری، حالی به صدا و سیما بدهی، این آقایان افقی توی بوق و کرنا کردند که آقای ضرغامی می مواظب باش که آقا قبولت ندارد. الان 4 سال از آن یک سال گذشته و روسیاهیاش به آقایانی مانده که در برابر تمدید ضرغامی سکوت کردند.
انتهای هفته را خواهم آمد. (هنرخانه و کتابخانه هم بهروز نشده است.)