برّه که نیست... میدونم
رفسنجانی سالها از تریبون نماز جمعه و تلویزیون دور نگه داشته میشد. برایش پیامهای دو پهلو صادر میشد و حتّی جملهٔ مرسوم نماز تدفین از او دریغ شد. او دیشب «برادر عزیز و رفیق عزیز» خوانده شد. تا اینجا، «مرحوم» رفسنجانی -لابد در قیاس با روحانی و لاریجانی- تنها رویش «فتنهٔ ۹۸» است.
من که هنوز حاضرم برای سایت رهبر حاشیهنگاری کنم، نکاتی به ذهنم میرسد:
یک: اوّلاً انتظار میرفت جلسه دیشب با فقرا، مستضعفین، درماندگان، یا دستِ کم تحت پوششهای کمیتهٔ امداد و بهزیستی باشد. شاید توی سال ۸۸ جلسه با کرواتیها (چه کرواتیهای واقعی، چه کرواتیهایی که یقه شیخی میبندند) کارکردی داشت، ولی در دل این بحران، دیدار با زخمخوردگان -حتی همان زخمخوردگان حامی نظام- منطقیتر به نظر میرسید. انتظار داشتیم دیشب یقهبازها و خالکوبیها و داشها را توی بیت میدیدیم. نه چهرههایی که ممکن است خودشان هم در مظان اتّهام باشند. در یک فضای ملتهب، فقط سرتیتر خبرها خوانده میشود. سرتیتر خبر هم آن است که رهبر با پولدارها جلسه گذاشته است.
دو: دیشب یکی از نورچشمیهای نظام را دیدم. میگفت مردم «احساس فقر» کرده، به خیابان ریختهاند. در جریان سیل با یکی از بزرگان ملّاشیهٔ اهواز صحبت میکردم. میگفت غنی نمیتواند حال فقیر را درک کند. واقعیترین صدای دنیا، صدای شکم خالی است. نمیشود خاموشش کرد. نمیشود خفهاش کرد. فقر آن قدر موجود شیکی نیست که آدمی بخواهد «احساس»ش کند. فقر از همهٔ مفاهیمی که در ذهن حضرات است، واقعیتر نمود پیدا و خودش را تحمیل میکند. آن کسی که چند شامپوی بابونهٔ صحّت از فروشگاه رفاه بلند کرده، «احساس فقر» نکرده است، او فقیر است. کارش را تأیید نمیکنید، حالش را درک کنید. حالش را درک نمیکنید، درکنکردنتان را تئوریزه نکنید. نفهمی و شرافت را پنهان کردن هیچ امتیازی ندارد. دیگر آنکه اضافه کرده چون رییس جمهور برای مردم توضیح نداده است، مردم عصبانی شدهاند. اگر قبول کنیم اینها که عصبانی شدهاند مردمند، باید بپذیریم دلیل عصبانی شدنشان توضیح ندادن رییس دولت نیست. خودمان را گول نزنیم. فقر با توضیح ساکت نمیشود.
سه: جریان این طرح بستهٔ معیشتی (کذا فیالاصل) را هم کارشناسان دونبشهٔ دوم خردادی توضیح بدهند. زمان دولت قبل روز و شب میگفتند این کار گداپروری و صدقهدادن است. الان خفه شدهاند ظاهراً. نظرشان عوض شده؟ فکر میکنند این پول همان پول امام زمان است؟ این نحوه پول دادن توهین به مردم نیست؟ این که بگویند اوّل باید پول واریز میشد و بعد قیمت بنزین را سه برابر میکردند، نشان دهندهٔ نشناختن مردم نیست؟ یعنی اگر «زودتر» پولی به این مردم صدقه میدادید، دیگر مردم ساکت میشدند و اعتراض نمیکردند؟
چهار: کمی بخندیم.
در یکی از قسمتهای کلاهقرمزی، مجری به فامیل دور گفت:
مهمان جدید داریم.
فامیل دور گفت:
کیه؟
مجری گفت:
یک حیوان دیگه به ما اضافه میشه.
فامیل دور نگران شد و گفت:
چه حیوانی؟
- اسمش با ب شروع میشه.
- ب؟... ببره؟
-نه ببر نیست. اصلاً نمیتونیم ببر بیاریم اینجا.
فامیل دور که از برّه میترسید ادامه داد:
- بَرّه که نیست... میدونم... بَرّه که نیست... بلبله؟
- نه بلبل نیست.
- بَرّه که نیست... بلدرچینه؟
- نه.
- برّه که نیست. بیره؟
- اگه منظورت شیره، نه، شیر نیست.
بعد فامیل دور مستأصل شد و گفت:
- بَرّه که نیست. میدونم... بَرّه که نیست. برغ و خروس نیست؟
- نه؛ مرغ و خروس هم نیست.
- پس چیه؟
- همان بَرّه است.
فامیل دور پَس افتاد و غش کرد.