تی‌لِم

روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری
  • تی‌لِم

    روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری

مشخصات بلاگ
تی‌لِم
بایگانی
پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۲۷ ب.ظ

بشلی

یا لطیف

بشلی را چطور باید تلفّظ کرد؟
آن طور که حقیر از درس ریاضی یادش می‌آید می‌توان تعداد جای‌گشت‌ها را در این حالت حساب کرد. یعنی تعداد حالاتی که می‌توان بشلی را با اعراب‌های مختلف نوشت. سه اعراب می‌توان برای «ب»ی بشلی به کار برد. از آن‌جایی که تا به حال کسی بشلی را مشدد تلفظ نکرده است، تعداد اعرابِ لازم برای «ش»ی بشلی را، با احتسابِ سکون، 4 حالت در نظر می‌گیریم و از ضرب این دو با هم 12 حالت به دست می‌آید. با توجه به اشتباهِ شیرینِ دبیرِ حساب دیفرانسیل‌مان، می‌توان دو حالتِ «شِبِلی» و «شِبْلی» را هم به این حالت‌ها اضافه کنیم. نامِ بی‌اهمیّتِ من را می‌شود به 14 حالت خواند. در کمالِ خوش‌مشربی باید گفت شاید حضرت حافظ (ره) آنالیز ترکیبیات نمی‌دانستند که سرودند: «قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت». عرض می‌کردم اشتباهِ معلّمِ دوست‌داشتنیِ آن سال‌ها ناب‌تر از اشتباه‌های مکانیکی این سال‌های اساتیدِ دانشگاهم بود که یقین داشتند که خوانشِ صحیح «بشلی»، هویّت ناشناخته‌ی جایی اصیل در ایران، همان است که آنان پندار می‌کنند. همان است که آنان به اشتباه می‌خوانند.

پس‌نوشت:

1. دارم داستانم را پیرایش می‌کنم. آن تفاله‌هایی را که در داستان به کار نمی‌آید و در آن متن جای ندارد بیرون می‌کشم و این‌جا منتشرش می‌کنم. این‌ها هم روایت است دیگر. شاید بدونِ گِل نباشد. که... نه بدونِ گِل و بدونِ لِم است. مگر نه این که از خوانش این روایت به راحتی می‌فهمید که برای حقیر مسئله‌ی کیستی و هویت چه اهمیّتی دارد.

2. آقا مجتبی تهرانی که فوت شد، یادم رفت که روایتم را از آن‌چه از او آموختم بنویسم. ولی همین که فراموش کردم، نشان می‌داد آقا مجتبی برای من آن‌چنان در خلودِ ذهن و جانم نبود. این حتماً از کم‌سعادتی من است. ولی پیش می‌آید که کسی از علما فوت می‌کند، ولی شما آن ثلمه را در وجودتان حس نمی‌کنید. مثلِ اتّفاقی که برای حقیر افتاد. آقا مجتبی رفت و برای من تراژدی خاصّی نبود. با وجودِ این که با جلسه‌ها و سخنرانی‌های خوبش بیگانه نبودم. ولی شخصاً رفاقتی با او نداشتم. یا نتوانستم چنین رفاقتی تعریف کنم. متأسّفم.

3. ایّامِ انتخابات 88، ضدِّ احمدی‌نژاد فیلمی به اسمِ 90 سیاسی پخش شده بود که او را فردی بی‌ادب و هتّاک و دونِ شأنِ مردمِ ایران معرّفی کرده بود. حالا همین سبزها در سایت‌شان در توجیهِ توهین به احمدی‌نژاد تبلیغ می‌کنند: «قرآن هم در مواردی با اینچنین ادبیاتی سخن گفته و آورده «اولئک کالانعام بل هم اضل» یا «مثلهم کمثل الاحمار» بدین معنی که برخی مانند گاو و الاغ می مانند. اگر اینگونه ادبیات را روانشناسانه نمی دانیم، باید اطلاعیه ای برای خداوند صادر کنیم، بگوییم این سخنان بی ادبانه است و این آیات را از قرآن حذف کرد!» جالب است اگر احمدی‌نژاد به یک انسانِ نامعلوم بگوید نفهم توهین کرده، ولی اگر این‌ها به فردِ معلومی که نماینده‌ی یک ملّت است بگویند گاو و الاغ عیبی ندارد. من از احمدی‌نژاد که شعارِ ادب نداده انتظاری ندارم، ولی این تذبذب و دین‌فروشی بد جوری حالم را گرفته است. مثل این که الان احمدی‌نژاد نه در بینِ حامیانِ بیتِ رهبری طرف‌دار دارد و نه در بین مخالفانِ همیشگی‌اش. ولی این دلیل نمی‌شود، حقیر این نکته را نگویم. نکته‌ای که خود کلیدِ نکته‌های دیگری است. درست است احمدی‌نژاد حرف‌هاش در مجلس گرهی باز نکرد و با نوعِ برخوردِ ستیزه‌جویانه‌اش گره‌ها را کورتر کرد، ولی نمی‌توان و نباید از کنارِ حرف‌های ناپسند و غیرِ منطقی آقای توکّلی گذشت. حرفی که بدجوری توی ذوق می‌زد؛ با این مضمون: «تو که 200 روز دیگر بیشتر نیستی، پس طرحِ بزرگ نده». یعنی چه؟ آقای توکّلی این چه منطقی است؟ آن هم در کشور انبوهِ سندهای چشم‌انداز و نقشه‌ی راه و از این جور چیزها که خودِ شما حامی‌اش هستی. تا چه سندهایی؟ سندهایی که چه اصلاح‌طلبانه و چه اصول‌گرایانه‌اش پراشکال و پرخطا است! خواهشاً این نقشه راه را بخرید و بخوانید تا به ادّعای حقیر پی ببرید.

4. «کتاب‌خانه» و «هنرخانه» این‌بار استثنائاً به‌روز نشده‌اند. فرصت نشد هنری ببینم یا کتابی را کامل بخوانم. 

5. بالاخره تصمیم گرفتم اسفارِ صفر و وارثین را لینک کنم. وارثینِ وبِ منسجم‌تری است از سجّاد و اسفارِ صفر جذّاب‌تر  است. ولی اسفارِ صفر هنوز دور است از چیزی که از ایمان صفرآبادی سراغ دارم. ایمان نباید به روشن‌فکری پشت کند. امیدوارم دست از مطالبِ صدتا یک غاز بردارد و مطالبی، مانندِ همین مطلبِ اخیرالطّبعش بنویسد. با وجود این که همین مطلبش هم از کژی و ناراستی بهره‌ها برده است.

6. انتهای هفته‌ی بعد خواهم نوشت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۲۸

نظرات  (۵)

۲۸ دی ۹۱ ، ۱۸:۲۷ سجاد نوروزی
سلام

 من توکلی را سیاست‌پیشه‌ی باانصاف و ولایت‌مدار و هوشمندی می‌دانم. منظور توکلی این بود که در ایام باقی‌مانده‌ی دولت دهم رییس جمهور به فکر اتمام پروژه‌های ناتمام باشد. اگر طرح بزرگی را شروع کند 99 درصد بار سنگین‌اش روی دوش نفر بعدی است. البته این نوع نگاه مطابق با آرمان ما یعنی دولت‌های اجراکننده‌ی یک قانون و برنامه منافات دارد. در واقع دولت‌ها باید یک برنامه‌ی اصلی داشته باشند و شخص و شخصیت رییس جمهور تفاوتی نکند. اما فی الحال چنین نیست. بنابراین احمدی‌نژاد نباید طرح بزرگ نسنجیده شروع کند. توکلی گفت که کار کارشناسی این همان 200 روز طول می‌کشد.

یه فکری به حال این فونت تصادفی بکن.
یاعلی
پاسخ:
سلام.
همین مطلب فقط فونتش این طور شد.
وارثین و اسفار جالب بودن.
حتی شاید جالب تر از اینجا.
ممنون.
پاسخ:
سلام.
ببخشید. استثنائا سلام یادم رفته بود.

علیک سلام.
خیلی ممنونم.
مرد پسنوشت نویس!
در مورد نوشتت که چیزی نمی توان گفت ولی در مورد پسنوشتت بسیار می توان!
1- در مورد سی دی 90 سیاسی: به نظرت علت بیرون آمدن چنین سی دی چه بود؟ من کامل آن را یادم نمی آید ولی یک سری مطالبش خوب یادم است.
1-1- ماجرای هاله ی نور که بعدا آن را تکذیب کردند. خوب میدانم که توجیحات خودت را مبنی بر اینکه احمدی نژاد دروغ نگفته داری، ولی فکر میکنم فقط توجیحاتی برای خود را گول زدن است.
1-2- پیش بینی انتخاب نشدن اوباما! بدون هیچ توضیحی!
1-3- نفهم خواندن کسانی که به امام زمان اعتقاد ندارند، فکر میکنم حداقل این مورد توهین باشد. حداقل به من که اعتقادی به ادیان ندارم. اگر سیستم قضایی اجازه میداد حتما شکایت میکردم
1-4- آب رو بریز اونجا که میسوزه - ممه رو لولو برد! و ... - قبول دارم که بیان این جملات در جامعه سخیف به شمار نمی رود(در برابر فوحش های آبدار) ولی فقط این را می دانم که آدم عاقلی را نمی شناسم حاضر باشد این حرف را جلوی بچه ی 5-6 ساله بزند! چه برسد به رسانه های جمعی!

نکته1-1: این حرفها را نزدم که از انتشار سی دی دفاع کنم!
نکته1-2: شخصا احمدی نژاد را بی ادب می دانم ولی به هیچ وجه، به هیچ وجه، به هیچ وجه ایشان را دون شان ملت ایران نمی دانم.

2- نکته ی دوم در مورد آقای توکلی: راستش خیلی ایشان را نمی شناسم و تا وقتی مسئولیت اجرایی درست حسابی نگیرد احتمالا نخواهم شناخت. ولی حرف ایشان را خواندم. به نظرم مضمون را اشتباه گفته بودی! عمدی بودن یا نبودنش را خودت میدانی. ولی ایشان گفته بودند طرح بزرگ ایجاد نکنند و فقط طرح های روی زمین مانده را تمام کنند. خیلی حرف نا به جایی نیست.

3- گفتی "من از احمدی‌نژاد که شعارِ ادب نداده انتظاری ندارم". می توانم بپرسم چرا؟ معمولا از دیوانه ها، کودکان، و... آدم انتظاری ندارد، نه از رئیس جمهور مملکت!


پاسخ:
سلام.
1. کی الان از احمدی‌نژاد دفاع می‌کند که من دفاع کنم! ولی حال می‌کنم ازش دفاع کنم، یک جور مازوخیسم ایمانی!
2. ممه را لولو برد برای بعد از 88 است.
3. حرفِ توکّلی یعنی، برنامه‌ریزی، کارهای استراتژیک؛ در یک کلمه پیشرفت یعنی کشک. یعنی بادِ هوا. یعنی رهبری که ایشان سنگش را به سینه می‌زند، بی‌خود برای خودش داستان می‌بافد. دورخیز برای آینده یعنی کشک. این فارغ از این است که رییس جمهور که باشد، احمدی‌نژاد باشد یا اوباما.
4. درباره‌ی ادب هم باید بگویم، از رییس جمهور انتظاری ندارم. چون شعار نداده که ادب مرد به زِ دولتِ اوست. خیلی ساده است. ممکن است رییس جمهور یک مملکت شعارِ ادب ندهد. به نظرم چیزِ پیچیده‌ای نیست. همان طور که خاتمی شعارِ عدالت نداد. پس من ازش انتظارِ عدالت ندارم.
5. راستی چرا شما دین ندارید! بیاید با هم صحبت کنیم چرا دین ندارید؟ بیاید در دیدار با یک متخصصِ دین بفهمیم که چرا شما دین ندارید.
6. ممنونم از این که می‌خوانیدم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">