به کی رأی بدهیم 3- تبلیغات
یا لطیف
پیشنوشت:
دوست دارم روز شنبه یا یکشنبه تحلیل بنویسم، با علمِ به این که چه کسانی در این انتخابات شرکت میکنند. ما کشورِ عقبی هستیم متأسّفانه. درستش این است که دستِ کم یک ماه مانده به انتخابات بدانیم چه کسانی قرار است در انتخابات حضور پیدا کنند. وسطِ ثبتنام هستیم و هنوز دیدِ واضحی از این مسأله نداریم.
بدننوشت:
1. اصلاحات: هنوز این جبهه نتوانسته است به کاندیدای معلومی برسد. اوضاع در این یکی دو روزه پیچیده است. از نظر کار تبلیغاتی اصلاحاتِ امروز از 88 عقبتر است. دلیل این ضعفِ تبلیغاتی، تشکیلات نداشتن و باور نداشتن به فرایندهای دموکراتیک است. غلبهی شیخویت و فردمحوری در این جبهه، آنها را از داشتن سمتوسوی تبلیغاتی صحیح باز داشته است. رنگِ سبز که نمادِ کاندیدای از مدافتادهی دورهی قبلی آنها بوده، الان به مصطفی کواکبیان رسیده است، ولی خندهدار اینجاست که حتّی خودِ کواکبیان هم نمیداند که صددرصد تا روز انتخابات در صحنه هست یا نه. ممکن است همین فردا خاتمی ثبتنام کند و این رنگ دستبهدست شود. ناتوانیِ تشکیلاتی در جبههی اصلاحات به قدری بالاست که آشفتگی تبلیغاتی در این جبهه. شعار حسن روحانی «دولت تدبیر و امید» است. شعار انتخاباتیاش همراه شو با فصلی نو است. روحانی دربارهی موضوعاتی هم سخن گفته است که یکی از آنها گرانی است. برخی از این توضیحات به سه سطر هم نمیرسند. یک برنامه و سایت تبلیغاتی بسیار لاغر و ضعیف. دکتر عارف دولتش را «دولت معیشت، منزلت، و عقلانیت» نامیده است. متأسّفانه دکتر عارف کار تشکیلاتی را ایجاد جامعهی تکصدایی میداند. نمیدانم ایشان با این سطح پایین از سیاستورزی و اندیشه، که توانِ فهمِ تکِ صدایی را ندارند، چطور میخواهند پیشرو یک دولتِ با شعارهای مدرن باشند؟ تا زمانی که درکِ جبههی اصلاحات این باشد که برای مسائل کشور هفته به هفته به قم سفر کند و با مراجع دیدار کند، حالوروزشان درست نخواهد شد. اینها به قول فرهاد جعفری دموکراتنما هستند. ضمن این که نمیدانم دکتر عارف، با دنبال کردنِ مدلِ ترکیه برای ایران، دقیقا چه برنامهای در سر دارند. قسمتِ مواضع دکتر در سایتش بسیار کممحتوا و طنز است. و چرا دکتر عارف از این که طرفدار مدل ترکیه است، به صراحت سخن نمیگوید. تا کی لاپوشانی و مخفیکاری! اینها که شعارشان شفافیّت اطّلاعات است، چرا حتّی برنامههای خود را صریح اعلام نمیکنند و جریانشان را؟ نمیدانم دکتر کواکبیان از کی رنگِ انتخاباتی خود را سبز انتخاب کرده، ولی این انتخاب در سایتشان چندان بروز ندارد. دکتر کواکبیان در سایتِ رسمیاش هیچ شعار مشخّصی را دنبال نکرده و تنها با سخنرانیهایش این سایت را بهروز میکند. وضعیت کاندیداتوری خاتمی و هاشمی در هالهای از ابهام است.
2. اصولگریانِ تحوّلخواهِ ولایی: اینها سه نمایندهی اصلی در انتخابات دارند؛ قالیباف، رضایی، ابوترابیفرد. گروهِ سه نفرهی حداد-ولایتی-قالیباف به هر نتیجهای غیر از قالیباف برسد ضرر کرده است. امّا قالیباف هم برنامه و شعار انتخاباتی مشخّصی ندارد. آشفتگی اینها دستِ کمی از اصلاحطلبان ندارد. ابوترابی فرد که اصلاً سایت ندارد و خیال خودش را راحت کرده و احتمالاً مردم آدمِ بیشعار و برنامه را بهتر انتخاب میکنند. همین طور سعیدیکیا هم سایت ندارد و دست ما بر زمین است. دکتر محسن رضایی سایتِ نسبتاً بهتری در قیاس با باقی دارد و البته برنامه و شعار مدونتری. ولی جای نگرانی و تأسّف جدّی است که محسن رضایی میگوید دوران ائتلافهای سیاسی به پایان رسیده است. باید با طنز تلخی گفت امیدواریم نظریهپردازانِ علوم سیاسی بیایند و در مکتبِ سردار ما زانو بزنند که نظریّاتِ جدید بیرون میدهد. چه سیاستمدرانِ عقبماندهای داریم ما! خدا آخر و عاقبت ما را ختم به خیر کند. (نظر دکتر رضایی دربارهی ائتلافها و یکبارچگی حزبی و سیاسی در همهی کشورهای پیشرفته چیست؟ حتماً آنها عقبافتاده و از تاریخ جا ماندهاند و این ماییم که از همه جلوتریم!) ببینیم «دولت فراگیر جامعهی امید» به کجا میرسد. البته اگر این ترکیبی که آقای رضایی درست کردهاند درست باشد! سایت علی فلّاحیان خداحافظی فرگسون از منچستر را هم در سر خط خبرهایش داشت! امیدوارم علیرضا زاکانی و دکتر واعظزاده و اینها هم ردِّ صلاحیت شوند. وگرنه این جبهه بدجوری رأیهایش پخش میشود. اضافه کنید آدمهایی مثل احمدزاده و علیاحمدی و دیگران را. ترافیک نامزدهای بیسایت و بدونِ شعار و برنامه در این جبهه تشت آرا را به دنبال خواهد داشت، مگر آن که شورای نگهبان عقل کند و صلاح این ملک را بهتر از خسروانش بداند.
3. پایداری: این جبهه هر چند باقری لنکرانی را معرفی کرده است، ولی شاید نیمنگاهی هم به سعید جلیلی دارد. گفته میشود احتمال نامزدی سعید جلیلی پایین است. ولی آنچه که الان در سایت هوادارنِ باقری لنکرانی دیده میشود، نبود برنامهای تبلیغاتی مشخّص است. نهایت شعارها و برنامهها به چند پوستر از باقری لنکرانی ختم میشود و انسجامِ تبلیغاتی مشخّصی در بین اینان دیده نمیشود. معمولاً اینها کمی دیر پا به عرصه میگذارند و این از اقتضائاتِ دموکراسیِ نوپای ایرانی است.
4. بهار: این جریان به طور غیر رسمی تبلیغاتِ خوبی را انجام داده است. ولی از برنامه خبری نیست. هر چند شعار زنده باد بهار را ماههاست انتخاب کرده و این شعار، یک شعار انتخاباتی گویا، جهتدار و حرفهای است. ولی از آنجایی که این جریان در یک شرایط ویژهای زیست میکند، شاید نتوان با نرمهای موجود آنها را بررسی کرد. اندکی صبر باید و اندکی بصیرت. هر چه بیشتر حرف بزنند، ما هم بیشتر حرف میزنیم دربارهشان.
5. تحریمیها: رادیو فنگ، از بسیاری از جریانها و اشخاص بالا جهتگیری، شعار و تبلیغات مشخّصتر و درستتری (درستتر یعنی همساز با مبانی معرفتی خودشان) دارد. ولی گویا تحریمیها این دوره از هر گونه تغییری در ساختارهای حاکمیّت از درونِ نظام ناامید شدهاند. جز یکی دو نفری که آنها هم شخصاً نامنویسی کردهاند، خبری از این جریان در انتخابات نیست. یکی از آنها، فرهاد جعفری است که انصافاً بسیار حرفهایتر از خیلی اینها وارد شده با شعار حرفهای «زنده باد ایران، زنده باد زندگی».
پسنوشت:
1. در انتخابات به کسی رأی بدهید که برنامهی تبلیغاتی مشخّصتر و شعارها واضح و ملموسی داشته باشد. من فعلاً معیارها را میگویم. دوستتان برای تطبیق عجله نکنند. هفتهی آخر اینها را تطبیق کرده و در یک تصمیمگیری چندمعیاره با وزنها مشخّص نفر منتخب را اعلام خواهم کرد.
2. مطلب بعدی، باز هم آخرِ هفتهی بعد.
چرا فکر میکنی "در انتخابات به کسی رأی بدهید که برنامهی تبلیغاتی مشخّصتر و شعارها واضح و ملموسی داشته باشد"درست است.