تی‌لِم

روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری
  • تی‌لِم

    روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری

مشخصات بلاگ
تی‌لِم
بایگانی
چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۱۲:۴۰ ب.ظ

ابداعی در مداحی با مدح ِ تهران

یالطیف

«زلزله»؛ کلمه ای است که این روزها در کنار ِ خیلی «چیز»های دیگر واردِ ادبیاتِ ما ایرانی ها شده است. تهرانِ ما این روزها تهدید به زلزله می شود. بیشتر از سوی مذهبی ها و اساتید اخلاق. اولین بار آیت الله خوشوقت نسبتِ به کثرتِ گناه و وقوع زلزله به نماینده ی مردمِ ایران هشدار داد. هشداری که به عنوانِ پیغام برای مردم گفته شد.

بیانِ احتمالِ وقوع ِ زلزله توسطِ رییس جمهور، البته با بیانی سیرتا متفاوت از آن چه که آیت الله ی اخلاق گفته بود، واکنش های متفاوتی در پی داشت. هر چند، بیانِ رییس جمهور به اندازه ی جملاتِ آیت الله خوشوقت مبنی بر وقوع ِ زلزله تنش زا نبود، ولی واکنش های سیاسی و فرهنگی در پی داشت. (چون آیت الله خوشوقت به گناه اشاره کرده بود و رییس جمهور به چیزی دیگر!)

بیرون از متن: [واکنش هایی که افرادِ زیادی را از لانه ی شان بیرون کشید. افرادی که ماه ها فتنه را عرصه ی کشمکش ِ قدرت بین خامنه ای و رفسنجانی می دانستند، عقیده دارند بیانِ احتمالِ زلزله توسطِ رییس جمهور کاری درست نبود. باز خدا را شکر از لانه های شان بیرون آمدند...]

این ها را برای چه نوشتم؛ به من چه ربطی دارد؟

تازه من که تهرانی نیستم... البته انسان هستم... دوست دارم باشم... 

من هم معتقدم بیانش توسطِ رییس جمهور، حتی با سیرتی متفاوت از آن چه استادِ اخلاق گفته بود، کاری صحیح نبود.

اما... اتفاق ِ جالبی در این کشمکش افتاده است...

همه چیز از دیشب آغاز شد. دیشب با علی رحیمی پور، سجاد نوروزی، حیدر نظری و علی (دوست علی رحیمی پور) رفتیم عزاداری. تا این جایش هیچ اتفاق ِ بدی نیافتد. اتفاقا گریه برای فاطمه ی زهرا ثواب هم دارد. سخنرانی مراسم هم بر عهده ی آقای نقویان بود. به نظرم خیلی خوب صحبت نکرد. شاید تحتِ تاثیر جمع قرار گرفت.

ایشان از منبر آمد پایین.

بعدش، سعید حدادیان شروع به مداحی کرد. این هم پدیده ی عجیبی نیست. اتفاقا روضه ی خیلی خوبی خواند که می توانید از اینجا با کلیک راست و باقی قضایا دانلودش کنید. 

منظور ِ من و رفقایم که دیشب با هم در موردش بحث کردیم 20 دقیقه ی آخر فایل ِ صوتی فوق است. جایی که سعید در موردِ تهران می خواند.

آره درست شنیدید در موردِ تهران سخن می گوید. بعدِ تهرانِ علی حاتمی در هزاردستان، خانی آباد من ِ اوی امیرخانی، یوسف آبادِ سینا دادخواه، قصه های اسماعیل فصیح و خیلی های دیگر، این بار نوبت به مداحی رسید.

یک بار دیگر اتفاق را با هم مرور می کنیم:

سعید حدادیان، مداح ِ اهل بیت، شبِ شهادتِ حضرتِ صدیقه طاهره، در مدحِ تهران شعر خواند و تهران را ستایش کرد. او خواند:

« نسیم ِ عشق و رحمت می وزه از شهر ِ تهروون/ برامون اومده مهمون/ یه کاروان مجنون اومده/ لیلی مهمون اومده/ نمی خاد آب و جارو کنی/ نم نم بارون اومده/ زمزم های فاطمیه ذکر ِ لبِ روح ِ خداست/ ای دل ِ عاشق یادت نره/ هر چی داریم از شهداست/... نماز ِ عیدِ فطر ِ شهر ِ تهروون بی نظیره/ دلم آروم می گیره/ الهی تو مصلی/ یک نماز ِ عاشقونه/ برای مردم ِ ما حضرتِ مهدی بخونه/  تهروون شهر ِ صاحبِ زمونه/ هر عاشق اینو می دونه (گریه)/ نگین ِ تهروون رهبرمونه/ اینو هر عاشق می دونه/ تهروون نزدیکِ آسمونه/ اینو هر عاشقی می دونه/ تهروون با مولا مهربونه/ اینو هر عاشقی می دونه... تهروون شهر ِ دلداده ها/ دلداده های علقمه/ تهروون شهر ِ امام زاده ها/ سلاله های زهرا/ تهروون حرم ِ پیر ِ خمینه/ همش مال ِ امام حسینه»

(البته این بخشی از آن چه او خوانده بود می باشد... تازه خواند:«شهرم نور ِ خدا داره/ شور ِ نینوا داره/ تو دلش کربلا داره... »)

نمی دانم این ابیات خوب است یا نه و اساسا مناسبت دارد یا نه؟ البته من هنوز نتوانستم معنی انجامِ هر کاری در جای خودش را یاد بگیرم. اما رسما از این که مدح ِ تهران، برای دوری از بلا خوانده شود خوب است. شاید فردا دیر باشد... می گویند احتمال ِ استجابِ دعای مردم وقتی یک جایی جمعند بیشتر است.

در ثانی مداح باید برای مردم بخواند و در عین ِ حال روح ِ زندگی و امید به جامعه تزریق کند.

فرض کنیم تهران، متکثر ِ از گناه های رنگارنگ باشد. گفتن ِ آن چه دردی را دوا می کند؟ بهتر نیست گامی عملی برداشته شود و همه ی مان از کرده های مان استغفار کنیم. در عین ِ حال فراموش نکنیم تهران پایتختِ ایران است... آن قدرها هم وضعیت خراب نیست که می گویند... مشکلات و گناه ها وجود دارد... این ها قبول... ولی توی همه ی این کوچه پس کوچه ها کلی مرد و زنِ معنوی و مومن هستند.  قرار نیست که این جور چیزها را از روی قیافه ی آدم ها تشخیص بدهیم. یادتان باشد ظاهر و قیافه به هیچ وجه معیار ِ کافی برای شناختن ِ آدم ها نیست. حتی به نظر ِ من، قیافه و ظاهر آدم ها شرطِ کافی هم نیست. چون ممکن است ظاهر ِ هر آدم، منبعثِ از اتفاقاتِ گوناگون باشد. بنابراین من اساسا این داد و بیدادها را خیلی قبول ندارم و معتقدم تهران، شهر ِ آدم های پاک و دل های آمده ی زیادی است... برخلافِ بسیاری از رفقا و مردمی که در روضه ی دیشب بودند، از حرکتِ سعید خوشم آمد. «تهروون رو عشق است.» ضمن ِ این که سعید باز هم در کاری پیشگام شد...

page to top

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۲/۰۸
میثم امیری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">