تی‌لِم

روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری
  • تی‌لِم

    روایت‌ِ بدونِ گلِ میثم امیری

مشخصات بلاگ
تی‌لِم
بایگانی
دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۴ ق.ظ

یادداشت‌های تازه و رمز عبور

 با خواندنِ کتابِ عالیِ مسکوب، «روزها در راه»، تصمیم گرفتم یادداشت روزانه بنویسم؛ نه هر روز؛ ولی بعضی روزها حتما. این مطالب تنها برای رفقایی  است که هویّت‌شان برایم مسجّل شود و حتّی رفاقت‌شان. دربارۀ دیروزهایم است. یعنی اگر امروز 5 مهر می‌نویسم، ناظر به دیروزی است که 4 مهر بوده است و همین قاعده خواهد بود تا زمانی که خواهد بود. کسانی که مایلند، خصوصی پیام بدهند؛ بعدش من به‌شان ایمیل می‌زنم و ادامۀ ماجرا تا رمز را دریافت کنند و مطلب را بخوانند. حس هم کنم که رمز را به کسِ دیگری داده‌اند؛ نه من، نه آن‌ها. ضمناً نظردهی برای این مطلب فعّال است. 

موافقین ۰ مخالفین ۲ ۹۵/۰۷/۰۵
میثم امیری

نظرات  (۱۵)

۰۶ مهر ۹۵ ، ۰۹:۵۶ سمیرا روشنایی
سلام.
اگر فکر نمی کردم می توانم از ادبیات نوشته هایتان چند کلمه جدید یاد بگیرم اصلا درخواست رمز نمی کردم. این کار برای یک دانشجوی دکتری که دو کتاب هم منتشر کرده کودک وارانه نیست؟!

اگر خاطرتان باشد اوایل با نام مستعار "سارا گوهری" مطالبتان را می خواندم.
در هر صورت اگر هویتم برایتان مسجل شد خوشحال می شوم برایم رمز بفرستید.
پاسخ:
سلام. 
ایمیل زدم به شما. 
۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۳:۱۶ دکتر بعد از این
سلام
داداش میثم بدجور تریپ مرموزانه برداشتید
تورا به امامزاده تیلم خودی غیرخودی نسازید
همه حق خوندن قلم شما را دارند
آقا ما بی هویت اما منو محروم نکن
التماس خواهش تضرع می...........ثم دستمو بگیر
پاسخ:
سلام. 
مطلب جان فوردی برای شماست دیگر. مطلب به این خوبی، ماهی، گلی. 

۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۵:۴۱ دکتر بعد از این
مطلب مادرت که عالی است
ما دوستت داریم
هرجور عشقت داداشی
در این خلوتگهت ما را ورودی نیست
دوست داشتم هر روز از قلمت بهره ببرم
خیلی خوشحال شدم هر رز مطلب می زنی اما حیف و صد حیف که ما محروم
گر قسمت شد صبحها توی مجلس حاج قا جاودان دیدمت حضوری صحبت می کنم
پاسخ:
مجلس صبح‌های آقای جاودان کجا برگزار می‌شود؟ و چه ساعتی؟

۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۳:۱۳ دکتر بعد از این
سلام
نمی دونستم اطلاع ندارید
یه مجلس نقلی است برای آشناها...
شما ما را محرمت بدون ما نوکرتیم میثم جون
یه رمز هم به ما بدی چیزی از این کهکشون کم نمیشه قربون مرامت
پاسخ:
سلام. من تا نبینم و نشناسم آدرس نمی‌دهم. ولی شما نشانی جلسه را بده که «کلنا سفن النجاة ولکن سفینة جدی الحسین أوسع وفی لجج البحار أسرع».
۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۴:۰۷ دکتر بعد از این
سلام
مگر همه چیز را میبینی و میشناسی ببم جان؟
تو حتما آشنای منی داداش میثم
فکر کن من هم داداش در غربتت هستم که داری کمکش میکنی
من عاشق توشته هاتم میفهمی چرا اذیتم میکنی
از خدامه تو هم بیای تو مجلس حاج آقا
منو چشم براه نذار... بگذار کیفم کامل بشه از حظ خواندن نوشته هات عزیزم
یک برادر ایمانی ات را محروم نکن

۲۴ مهر ۹۵ ، ۱۵:۴۳ دکتر بعد از این
سلام میثم جان
ایام روضه گذشت و ما همچنان پشت در کرم شما هستیم
سوگند به تمام  بزرگان عاشورا که توی این شبهای عزیز برایشان ناله زدید از 6ماهه گرفته تا سه ساله تا حبیب منو محرم نکن آقا میثم
آن میثمی که میشناختیم اینقدر در تصمیمیش انعطاف ناپذیر نبود
چشم امیدم به توست...
پاسخ:
سلام. 
اطلاعات و آشنایی و التماس دعا. 
۲۸ مهر ۹۵ ، ۲۱:۱۸ مهران محمودی
برادر من تمام مشخصاتم رو دادم ادرس ایمیلم رو دادم دیگه چیکار باید میکردم که شما رمز رو میفرستادی؟
پاسخ:
سلام. 
کدام مشخصات برای شما بود؟ من هنوز شما را نمی‌شناسم. شما برادر مرتضی هستی و اگر هستی کجایی و بیشتر اطلاعات بده. 
۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۴:۵۵ دکتر بعد از این
ان شا الله در کارت موفق باشی آقا میثم
اما با این شیب که پیش می روی در آینده برایت احساس خطر می کنم که با مخاطبانت این قدر سرد و بی روح تعامل می کنی
شکر نعمت کار شما بها دادن بیشتر به لطفی است که خدا به شما کرده
از باب نصیحت ائمه مومنین بهتان می گویم تدبیری کنید تا درجه انحراف را در اپسیلون درجه اش را چاره کنید
همچنان در قلب مایی آقایی
اما سایر مخاطبان نیز ابرام بنده را به شما می بینند و خود قضاوت خواهند کرد
لااقل در جواب این همه فشردن کیبورد رسمش جز این بود
تی لمی ها در کرم زبانزد بودند
التماس 2آ
پاسخ:
بنده بیشتر از این بابت باید مواظب خودم باشد که یک نفر من را «ائمه مومنین» بنامد. و ان شاء الله باز هم نظرتان را درباره کتاب ها و نوشته جاتم بدهید.  

۰۴ آبان ۹۵ ، ۰۸:۴۴ دکتر بعد از این
چتر مصداقی ائمه در این حدیث بسیار گسترده است
شما که مکتوبی از خود بر جای گذاشتید نیز صادق است حال آنکه مدیر یک بنیاد معظم ادبی نیز هستید ( آن هم دست اندر موارد طرح و برنامه)
برادر گرامی شما دو  یازدهم نوشته جات مهرتان با رمز است آن وقت من مشتاق چگونه نظر شما را بخوانم
چرا محافظه کار شدی میثم جان
قالبها را بشکن
حالا نه من خیلی ها را محروم کردی دوست عزیزم
دنیا عوض شده و در دوران جدید این جور کارها خیلی حرفه ای نیست هر چند شما استاد مایید
من از درخواست شخصی پسورد خودم می گذرم و دوست دارم شما به همه بهره مندی بدهید شاید خداوند چون مثل دعاهایی که میفرمایند جمعی انجام دهید برکت می آورد شما نیز این درخواست برای جمع را منت نهید و برای همه امکان را فراهم آورید
قلبهای شکسته ای را دریابید ای نگار...
پاسخ:
سلام. 
من هم یک درخواست ساده دارم، آشنایی. 
چقده مغروری؟!
این بدبخت بالایی خودشو له کرده
شما جوجه حزب الاهیا چه بچه بازیایی دارید
خوش باشید
پاسخ:
شما هم خوش باشید هم‌نام نوحه‌خوان کاباره‌ای. 
۰۸ آبان ۹۵ ، ۱۶:۱۶ دکتر بعد از این
با خود حدس می زدم بعد از این همه درد دل با شما من را کمی آشنا می یافتید داداش میثم
یک نفر که در این کهکشان به جایی بر نمی خورد برادرم
ما اشتراکات زیادیبا هم داریم به نیمه پر لیوان نگاه کنید بچه های هیئت بچه های شمال بچه های ارشد و ....
ایمیلم را در اینجا می گذارم شاید جوانمردی پیدا شود و دست مرا بگیرد و پسوردی از کرم خود به من نیز عطا نماید تا من نیز محظوظ گردم
a.starbook@yahoo.com
ببخشید آقا میثم حمل بر بی تقوایی ما نکن حمل بر عشق پنهان و پیدای ما بکن نسبت به قلم اعجاب برانگیزت و بیابان و آب سرد و استسقا...
در ضمن به آقای عوضی! بالایی نیز می گویم به تو هیچ ربطی ندارد که ما حزب اللهی ها با هم چه رابطه ای داریم شما برو  به عمه گرامی ات! برس
پاسخ:
واقعا این برایم شبیه بیست سؤالی شد و علاقه‌ای به پیگیری‌اش ندارم. ارادتمند.
فک کردی با سفرنومچه نویسی دربار میشی ابن بشل؟!
این بساطو جمع کنید. اون با مدیریت کردن بنیادتون که ر...دید بر سردر ادبیات داستانی. باید تک تک موهای قزلی رو بابت این کاراش کند
من اصولا وقتی میشا...م مطالبتون را میخونم نویسنده بعد از این
دکتور ریاضی شما را چه به ادبیات فخیمه فارسی تو برو در سما مکانیکتو بکن
این مخاطبتم بره لفتو لیسو و مغازلشو با تو بکنه بلکم با هم محشور بشید. عمه ما هم لاموجوده ایینه طرف خودش
پاسخ:
چه آدم مودبی که نمی تواند فحش هایش را کامل بنویسید. یا آدم ترسویی هستی. یا هر دو. البته چون می خواهی موی قزلی را بکنی معلومه که خیلی ترسویی. 
خیلی بی شباهت نیستی به نوحه‌خوان کاباره‌ای. 
۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۶:۱۶ دکتر بعد از این
به لطف خدا و دوستان توفیق بهره بمندی از تمامی افاضات شما نصیب ما شد.
مستدام باشی داداش میثم
حقیقتش من از این قرتی بازی های رمز و راز و اینجور چیزها خوشم نمی آید! اما خب برادر میثم چیزهایی به ما یاد داده که شاید حتی خود هم نداند! 
علی القاعده این چند رقم رمز موفقیت ما را اگر لطف کنید بدهید بیاید ممنون می شویم!
البته من قرتی بازی رو با تصور معنای سوسوی بازی بکار بردم. اگر معنی های دیگری داره من مسولیتشو قبول نمیکنم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">